سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستى ورزیدن نیمى از خرد است . [نهج البلاغه]

ظلم معلم

ارسال‌کننده : نورا حمید سرخه در : 91/12/24 1:49 عصر

ظلم معلم

انوشیروان معلمى داشت. روزى معلم او را بدون تقصیر اذیت کرد و کتک زد، انوشیروان کینه او را به دل گرفت تا وقتی که به پادشاهى رسید.

 روزى او را طلبید و با تندى از او پرسید که چرا به من بى سبب ظلم نمودى؟

 معلم گفت: چون می دانستم که بعد از پدر به پادشاهى می رسى. خواستم که طعم ظلم را به تو بچشانم تا هنگامی که به سلطنت و پادشاهی رسیدی به کسى ظلم نکنی.




کلمات کلیدی :